English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (8859 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
The husband and wife got into an argument . The husband and wife had an acrimonious exchange . زن و شوهر بگو مگوشان شد [بگو مگو کردند]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brother in low U برادر شوهر شوهر خواهر باجناغ
brorher in law U برادر شوهر شوهر خواهر
uncles U شوهر عمه شوهر خاله
uncle U شوهر عمه شوهر خاله
trigamist U زن سه شوهر
hubbies U شوهر
mans U شوهر
hub or hub by U شوهر
feme sole U زن بی شوهر
discovert U بی شوهر
bachelor U زن بی شوهر
couples U زن و شوهر
coupled U زن و شوهر
couple U زن و شوهر
bachelors U زن بی شوهر
hubby U شوهر
wedded U زن و شوهر
husbands U شوهر
man U شوهر
pair U زن و شوهر
husband U شوهر
spouses U زن یا شوهر
spouse U زن یا شوهر
monandry U زندگی با یک شوهر
matron U زن شوهر دار
matrons U زن شوهر دار
polygamist U شوهر چند زن
step son U پسرزن یا شوهر
polyandrist U زن چند شوهر
mother in low U مادر شوهر
monandrous U دارای یک شوهر
monandry U اعتیاد به یک شوهر
give in marriage U شوهر دادن
marriageable U تنه شوهر
father in law U پدر شوهر
brother in law U شوهر خواهر
wed U زن یا شوهر دادن
married U شوهر دار
mothers-in-law U مادر شوهر
brothers-in-law U شوهر خواهر
mother-in-law U مادر شوهر
bigamous U دارای دو زن یا دو شوهر
monogamous U دارای یک زن یا یک شوهر
fathers-in-law U پدر شوهر
father-in-law U پدر شوهر
brother-in-law U شوهر خواهر
cuckold U شوهر زن زانیه
stepfathers U شوهر مادر
stepfather U شوهر مادر
espousing U شوهر دادن
espouses U شوهر دادن
espoused U شوهر دادن
espouse U شوهر دادن
marry U شوهر دادن
marries U شوهر دادن
cuckolding U شوهر زن زانیه
cuckolded U شوهر زن زانیه
cuckolds U شوهر زن زانیه
jointure U دارایی مشترک زن و شوهر
judicial separaion U جدایی زن و شوهر از نظرحقوقی
privacy between husband and wife U خلوت بین زن و شوهر
admetus U شوهر السس تیس
sister in law U خواهر شوهر زن برادر
her much older husband U شوهر بسیار مسن تر از او [زن]
polygamous U چند شوهر ه چندگان
mother in law U مادر شوهر نامادری
he got off his daughters U دخترهایش را شوهر داد
nubility U تنه شوهر بودن
nephews U پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
step daughter U دختر اندر دخترزن یا شوهر
her next was a merchant U شوهر بعدی وی بازرگان بود
nephew U پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
to wear breeches U بر شوهر خود مسلط بودن
pin money U پول جیبی شوهر به همسرش
polyandric U چند شوهره وابسته بچند شوهر
to live like cat and dog U دائما با هم جنگ و دعوا داشتن [زن و شوهر]
polyandrous U چند شوهره وابسته بچند شوهر
single a U زنای مردزن داریازن شوهر یازن شوهرداربامردبیزن
chaperon U زن شوهر دار یا کاملی که ازدختر جوانی مراقبت میکند
telegony U انتقال فرضی صفات ونفوذاخلاقی شوهر اول در بچههای زن از شوهران بعدی
paraphernalia U دارایی شخصی زن که بعد ازمرگ شوهر علاوه بر جهیزیه و منضمات ان به وی می رسد
wife's equity U عبارت است از مقدار مناسب و معقولی ازاثاث البیت و ..... که زن میتواند برای خود و اطفالش نگهدارد و شوهر حق تصرف در ان یا انتقال دادنش راندارد
pin money U وجهی که شوهر به همسر خود برای حوایج خصوصی و شخصیش می پردازد و زن با صرف ان باید وضع فاهری خود رامتناسب با موقعیت اجتماعی شوهرش بیاراید
restitution of conjugal rights U دعوی الزام شوهر به مراجعت به خانه دعوی الزام به ایفاء وفایف زناشویی
married under a contract unlimited perio U زن گرفتن شوهر کردن مزاوجت کردن عروسی کردن با
tenant by curtesy U عنوان شوهر است که بعد ازفوت زوجه اش در صورتی که از او فرزند مسلم الوراثتی داشته باشد که در زمان حیات زوجه متولد شده باشدمیتواند مادام العمر از ترکه غیر منقول مشارالیه استفاده کند
quarantined U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantines U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantining U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantine U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
digamy U دو زن گیری دو شوهر گیری
Recent search history Forum search
1زنه شوهر دار
1سکس با دوست پسر بعد از رفتن شوهر
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com